وقتی که آتشم ز لبت تیز می شود
بد میکنی که رسم تو پرهیز می شود
عشق از که آمد و ز چه جایی شروع شد؟
ارباب عشق... ماه گدایی شروع شد*
اسباب بندگی و خدایی شروع شد
"هست دایم در نظر آن کس که از دل دور نیست"
چشم نابینا به روی مهربانی کور نیست
از شیر ایران دور شو تا زخم مردان کم شود
تا شعله ها پایین رود آشوب مستان کم شود
نوشته شده توسط
نرگس سادات اصفا، سرآغاز
لبخند زدی و باز با لب خندت …
آن غم که به قلب من زد آتش گم شد
آ ن کوچه ى تاریک پر از تنهایی
بازار پر ازدحام و پر مردم شد …
«هانی»