ما دلشدگان، گمشده در بود و نبودیم...سید حسین رضوی پور
جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۳۵ ق.ظ
ما دلشدگان، گمشده در بود و نبودیم
یعنی ز ازل تشنهی دیدار تو بودیم
سرمست علیکیم از آن روز که با عشق
یک بار سلامی به تو تقدیم نمودیم
اکسیر تو در آب و گل طینت ما ریخت
شاید که همانگونه نمانیم که بودیم
بی عشق تو ای دوست، زمینگیر زمانیم
با گریهی بر حزن شما، بال گشودیم
اعجاز تو، در محفل عشاق تو دیدیم...
از آینهی دل اثر زنگ زدودیم
دریای کرم! دست من و دامن پاکت
ما تشنهی یک جرعه ازین جاری رودیم
دیدار تو ای خون خدا! ذات بهشت است
ما منتظر وصل تو در روز ورودیم
هر چند گرفتار یزیدان زمانیم...
هر چند گلاویز به تزویر یهودیم...
گر رهبرمان امر به پیکار نماید
ما منتقم خون تو از آل سعودیم
یا لیت سرم بر سر زانوت بیفتد
ای کاش که در زمرهی یاران تو بودیم
«سید حسین رضوی پور»
- ۹۴/۰۸/۲۹